ستاره شب

...دلنوشته های یک آشنا

ستاره شب

...دلنوشته های یک آشنا



سلام دوستان خوبم...

اومدم یه خبر جدید بدم.....

بچه ها حس میکنم وبم زیاد غمگین شده....میخام بین دلنوشته هام ی چن تایی پست شاد بزارم(تغییر و تحولو داشتید!!!!!!!!!!)

هرچند بابت رفتن دوست مهربون و عزیزم مژگان جون از شهرمون خیلی گرفته ام اما میخام مطالبی بزارم تا مژگان هم با اومدن به اینجا شاد بشه....مژگانم .....دوستتت دارم یه عالمه.....و دلم خیلی واست تنگ شده


راستی به اجی فرشته ام هم بابت برخی اتفاقات تبریک میگم و ازش ممنونم واسه جمله ی قشنگی که چند وقت پیش واسم گفته بود(اجی جونم ببخش زودتر از اینا باید درستو حسابی تشکر میکردم خب واسه همین پست بعدی رو بخون عزیزم...!!!!!)

همچنین  اجی روشنکم دل من و تک ستاره شبم واست ی ذره شده...  میبوسمت

خب دیگه امیدوارم از پستام خوشتون بیاد..............

نظرات 9 + ارسال نظر
دخترک تنها یکشنبه 5 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:49 ب.ظ http://mymemories2.blogfa.com

تحول جدید مبارک
ممنون عزیزم
موفق باشی

شلام...ممنون....
توهم موفق باشی گلم

roshanak دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:09 ب.ظ http://www.roshaaan.blogfa.com

الهییییییییییییییییی من فدای توبشم.

سلام جیگر....اومدی؟؟!!!!!!!!!!!
وای چه خوشحال شدم....نمیدونی چقد دل وبم واست تنگ شده بود همش بهونتو میگرفت!!! دلتنگی خودم که به کنار.....
خدانکنه عزیزم....تو جیگری واسم تو تلفن که گفتم خانومی....میبوسمممممممممممممت

دخترک تنها دوشنبه 6 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 02:59 ب.ظ http://mymemories2.blogfa.com/

نه عزیزم این چه حرفیه اتفاقا بخاطر راهنماییت خیلی ممنونم
الان خیلی خوبم...خیلی خوشحالم

جدی؟؟!!!خداروهزاران مرتبه شکر....خاهش میکنم
ایشالا هیچوقت غمی نداشته باشی عزیزم

فرشته و رضاش سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 10:45 ق.ظ http://spically4u.blogfa.com

سلام خوشگل من.
ای بد نیست. مجبورم با این دانشگاه هم کنار بیام. حسابی خستم کرده
رضا هم خوبه. انقدر ذوق داشتم دیروز صداتو شنیدم البته رضا هم صداتو شنید
جونم به این تغییر و تحول. سیماباورنمیکردم وب خودت باشه فکر کردم اشتباهی باز کردم و میخواستم پسر خواهرم دعوا کنم که چرا دست زده به لپ تاپ
فدات شم. این پست رو که من رمزشو ندارم

سلام جیگر ابجی...
آخی.......ایشالا هموونجوری میشه که میخای....
جدی؟؟!!منم ذوق کده بودم...باورم نمیشد آخه خیلی دلم واست تنگ میشه
خوب شده؟؟؟
آره دیگه ...گفتم یکم تغییر خوبه....آهنگو داشتی/؟؟!!
الهی...خوب شده دعواش نکردی ....طفلکی
جیگری ....الان واست پیامک میدم.....

فرشته و رضاش سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 12:16 ب.ظ http://spically4u.blogfa.com

ای وای اصلا حواسم نبود که جلو خواهرت داشتی حرف میزدی. بعدا ازت نپرسید چرا اینطوری شدی؟؟
من بیشتر دوست دارم اجی دوست داشتنی من

عزیز اجیییییییییییییییییییییییییییییی

دخترک تنها سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 01:55 ب.ظ http://mymemories2.blogfa.com/

توراست میگی سیما جوون
راستش خیلی فکر کردم هم به حرفای تو هم دوستام
ممنونم که کمکم میکنین
وقتی میام اینجا احساس میکنم تنها نیستم...
من قید همه چیو زدم همه چی
بیخیال دنیا...
ولی درباره ش فکر بد نکن...با این حال هیچکی مثل اون نیس
بازم مررررسی

ممنون بابت گوش دادن به حرفام....من هیچوقت نظرمو تحمیل نمیکنم و نخواهم کرد....فقط یه تجربه بود که بهت گفتم....
تو هیچوقت تنها نیستی گلم....اینو مطمئن باش
نه بابا...من اصن فکری درموردش نکردم که باز بد باشه گلم
خاهش گلم...امیدوارم بهترین تصمیم هارو بگیری سمانه جونم

parastOo سه‌شنبه 7 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 08:44 ب.ظ http://liam1377.blogfa.com/

مـــــآ ـآپیدیم

منتظر شومـآییم

جدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اومدیم.....................!!!!!!!!!!!

محدثه دوشنبه 13 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 06:28 ب.ظ http://mohadesehjon.blogfa.com/

باز محرم رسید، این من و گریه‎هایم / رفع عطش می‎کند، فرات اشک‎هایم
باز محرم رسید، دلم چه ماتمزده / کسی میان این دل، خیمه ماتم زده
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

منم تسلیت میگم محدثه جون.....

زری شنبه 18 آبان‌ماه سال 1392 ساعت 07:19 ب.ظ http://22ust-shahrivary.blogfa.com

عایا سیما جون با من قهر کرده بهم سر نمیزنه؟
میشینم همین وسط گریه میکنما گفته باشم

نه بابا عزیزم!!!
این چه حرفیه؟؟؟
الهی ....نکنی این کارو نالاحتم میکنی؟؟!!!!
الان میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد