-
عشق و دوزخ...
جمعه 20 مردادماه سال 1391 14:00
شخصی بو که تمام زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود و وقتی از دنیا رفت همه می گفتند که به بهشت رفته است.آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.در آن زمان بهشت هنوز به مرحله کیفیت فراگیر نرسیده بود .استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد.دختری که باید او را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او...
-
به امید تو...
دوشنبه 2 مردادماه سال 1391 16:28
-
خداوندا...
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 11:35
اگر تنهاترین تنها شوم باز خداهست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد تو تنهای مهربان و جاوید و آسیب ناپذیر من هستی .ای پناهگاه ابدی ! تو میتوانی جانشین همه بی پناهی ها شوی. * * دکتر علی شریعتی
-
شب...
شنبه 27 خردادماه سال 1391 12:20
-
خیلی وقته...
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1391 21:18
خیلی وقته دیگه بارون نزده رنگ عشق به این خیابون نزده خیلی وقته ابری پرپر نشده دل آسمون سبک تر نشده مه سرد رو تن پنجره ها مثل بغض توی سینه منه ابر چشمام پر اشکه ای خدا وقتشه دوباره بارون بزنه خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست کوه غصه از دلم رفتنی نیست حرف...
-
هشدار به قلب ها...
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1391 21:07
به قلب هایمان هشدار دهیم حتی در آسمان تیره و ابری هم می توان ستاره پیدا کرد... حتی از دریای توفانی و خروشان هم می شود ماهی گرفت... اگر آب نیست و آفتاب بی رمق است می توان حتی گل و درختی در حافظه کاشت و بر گ و بارشان را به تماشا گذاشت تنها: باید به چشمهایمان بیاموزیم که زیبایی هارا جست و جو کنیم و به گوشهایمان یاد دهیم...
-
خدایا...
چهارشنبه 30 فروردینماه سال 1391 18:34
گفتم :خدایا از همه دلگیرم گفت :حتی از من؟؟ گفتم :خدایا دلم را ربودند گفت :پیش از من؟؟ گفتم :خدایا چقد دوری گفت :تو یا من؟؟ گفتم :خدایا دوستت دارم گفت :پیش از من؟؟ گفتم :خدایا این قدر نگو من گفت :من توام و تو من!!!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 18:19
-
دوست بدار...
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 17:09
*از انسانها غمی به دل نگیر زیرا خود نیز غمگینند!! زیرا با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند!! زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند!! پس دوستشان بدار حتی اگر دوستت نداشته باشند!! * (دکتر علی شریعتی)
-
زندگی...
شنبه 15 بهمنماه سال 1390 18:44
زندگی یک بازی درد آور است زندگی یک اول بی آخراست زندگی کردیم وخود راباختیم کاخ خودراروی دریا ساختیم لمس باید کرد این اندوه را برکمربایدکشید این کوه را زندگی را باهمین غم هاخوش است باهمین بیش و همین کمها خوش است باختیم و هیچ شاکی نیستیم بر زمین خوردیم وخاکی هستیم
-
سخت ترین گام...
شنبه 8 بهمنماه سال 1390 18:58
همیشه آغازراه دشوار است:عقاب درآغازپرکشیدن گاه پرمیریزد... اما...! دراوج ازبال زدن هم بی نیاز است!!!
-
...تنهایی
شنبه 1 بهمنماه سال 1390 18:23
هنوز عادت به تنهایی ندارم باید هرجوریه طاقت بیارم اسیرم بین عشق و بی خیالی چه دنیای غریبی بی تو دارم میترسم توی تنهایی بمیرم کمک کن تا دوباره جون بگیرم یه وقتایی به من نزدیکتر شو دارم حس میکنم از دست میرم نمیترسی ببینی برای دیدن تو یه روز از درد دلتنگی بمیرم تو که باشی کنارم میخوام دنیا نباشه تو دستای تو آرامش بگیرم...
-
به امید یه هوای تازه تر...
جمعه 27 آبانماه سال 1390 11:11
در روزگار قدیم، پادشاهی سنگ بزرگی را که در یک جاده اصلی قرار داد. سپس در گوشهای قایم شد تا ببیند چه کسی آن را از جلوی مسیر بر میدارد. برخی از بازرگانان ثروتمند با کالسکههای خود به کنار سنگ رسیدند، آن را دور زدند و به راه خود ادامه دادند. بسیاری از آنها نیز به شاه بد و بیراه گفتند که چرا دستور نداده جاده را باز...
-
روزی که باید بروم...
یکشنبه 28 فروردینماه سال 1390 19:09
با تمام دلبستگی هایم باید روزی بروم! روزی که در تمام شب های مرده ی زندگیم ، حتی به خواب هم نمیدیدم! رفتن از جایی که در هوایش نفس کشیدم... عاشق شدم... و تمام از دست داده هایم را بدست آوردم! عاشق دلی شدم به نرمی و لطافت ابرها ابری که وقتی میگریست، وجود تشنه ام را سیراب میکرد... (۱) ۱-سهراب سپهری
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 فروردینماه سال 1390 18:06
سلام. به وبلاگ من خوش آمدید