ستاره شب

...دلنوشته های یک آشنا

ستاره شب

...دلنوشته های یک آشنا


نظرات 13 + ارسال نظر
فرشته سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:24 ب.ظ http://fereshteh985.blogfa.com

سلام
اجی من تا یک میخوابم بعدش میام وب.چه خبری سیما؟؟
راستی اجی من میخندم و شادم اما تو وبم فقط میتونم از حس اصلی که انقدر غمگینم بنویسم و بگم. همه ادمای اطرافم منو به خنده هام میشناسن. پس بخاطر توهم شده اینجا هم میخندم که تو هم منو به خنده هام بشناسی

سلاااااااااام جونم.
نه بابا من زود بیدار میشم....
خبر از شادیت عزیزم
میشناسمت فقط یکم بیشتر شاد باش مخصوصا الان که منم ناراحتم دوست ندارم توروهم ناراحت وغمگین ببینم اینجوری بیشتر دلم میگیره....

فرشته سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:28 ب.ظ http://fereshteh985.blogfa.com

ایشالا دانشگاه فردوسی قبول بشی. اجی نگفتی از کدوم شهر هستی؟
وای سیما من یه خاطره فوق العاده جالب از دانشگاه فردوسی دارم. اما خب من سوسکشون کردم بله من همچین ادمی هستم. باهمه شوخی میکنم
اجی قالبم قشنگه عایا؟؟؟ خودم طراحی کردم و کدش ساختم

ایشال...اما نشددیگه....از تربت جامم!!!شناسنامم که هست؟؟؟
جدی؟؟تعریفش نمیکنی؟؟؟سوسک؟؟؟جالبه کنجکاو شدم بدونم!!
الان میام میبینمش.....

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:03 ب.ظ http://fereshteh985.blogfa.com

سلام
مرسی . توهم که میگی باریک
اها. خب فعلا خبر شاد نیست البته فعلا
و خاطره ای که خواستی:
اردیبهشت ماه سعادت نصیبم شد و رفتم دانشگاه فردوسی بخاطر اولین کنفرانس ملی که اونجا برگزار میشد من با خواهرم رفتم و گرنه من اهل کنفراتس و این چیزا نیستم یه همچین دختر خوبیم دیگه.
تو شرایط ورود به سالن کنفرانس چیزی ننوشته بود که با شال بریم یا مقنعه!! منم که از مقنعه خوشم نمیاد شال پوشیدم و رفتم و کسی هم چیزی نگفت تا ساعت 1 ظهر که حراست اومد و گفت خانم شما به چه اجازه ای با شال اومدید تو دانشگاه؟؟
یعنی منو میگی هیچی جوابش ندادم بعد اون اقای حراست که دید جوابش ندادم گفت حداقل شالتون درست بپوشید. بعدش هم من گفتم باشه اما چه باشه ای !! خدا داند چون فقط خواستم برم ناهار بخورم چون گرسنگی داشتم میمردم. مسئول کنفرانس با خواهرم دوست بود و بعد به خواهرم گفته بود بخاطر یه دختر که شال پوشیده منو چند بار بردن حراست و خواهرم منم به راحتی گفت واقعا؟؟ خب خواهر من بود

سلام....آره....جالب بود...مرسی که تعریفش کردی.

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ب.ظ

من از غذا درست کردن خوشم نمیاد اما یه کم بلدم و دیروز هم مامان نبود مجبور شدم درست کنم. اون زیاد حرف میزنه ولش کن

شوخی کردم.من حتی املت هم بلد نیستم فک کردم توهم مث منی!!مامانم که بخواد بره بیرون قبلش غذاروآماده میکنه!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:19 ب.ظ

سحر دوست دانشگاهمه. یه جورایی مثل شیواست اما نه اون حد. الان بفهمه پررو میشه

آها!!که اینطور...میسی گفتی.به سحرهم میگم پررونشه...!!!!!!!!!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:23 ب.ظ

ای وای توهم که مثل من هستی سیما. عجب دوست باحالی دارم من. ولی خب من تایه حدودایی بلدم

آره...منم مث تو با کمی تفاوت...!!!باحال گفتی تموم شد؟؟!!!!!!!!!!!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:25 ب.ظ

اخ ببخشید اجی. اخه خیلی جالب بود برام تا دیروز فکر میکردم خودم اینطوری هستم اما انگار همه اینطوری هستن حالا تو باکی ؟؟

خواهش به قول خواهریم دفعه آخرت باشه!!!انقد دلم واسش تنگ شده!!!!!بله ماهم داریم.ء؟؟!!!نمیگم دیگه...................آخه نمیشه بگم!!!!!!!!!!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:38 ب.ظ

سیما؟؟ ناراحت شدی؟؟

نه بابا من ناراحت نمیشم بشم اونجورش میشم که خون جلو چشامو گرفته باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!نه عزیز برو به دوستای جدیدت برس ....پیشنهادشونو رد نکنی ها؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:42 ب.ظ

سیماجون چی شده؟؟ سحر که چیزی نگفت؟

وا؟؟؟!!!!!!!!!!!!نه مگه قراره چیزی بشه؟؟؟مگه نگفتی پررو میشه؟؟؟شوخی کردم باش.....نالاحت شده؟؟؟؟

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:47 ب.ظ

عجب حالی از سحر گرفته شد. اما هیف که قهر کرد و رفت[نیشخند]

,واقعا داری میگی؟؟؟دفت؟؟؟؟بخدا فقط شوخی بود؟؟!!!میخواستم یکم بخندیم فک نمیکردم انقد زود ناراحت شه؟؟!!!

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ب.ظ

سیما؟هنوز سوالم رو جواب ندادیا
بای عزیزم

کدوم سوال فرشته؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!خداحافظ

فرشته چهارشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:59 ب.ظ

عطرخاطره انگیز باکی؟؟

ای وای!!!!!اینجا بگم؟؟منفی فک نکن....به قول خودت دور هم نرو............مواظب خودت باش گلم.

معصومه چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ق.ظ http://rozaneyeomid-74.blogfa.com

لایــــــک

ممنون عزیز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد